1 می گویمت ای سعادت ای نیک پسر در باب هنر کوش تو ای جان پدر
2 وین مایه بیندیش که از بهر هنر بر تیغ گهی بینی و بر نیزه کمر
1 از پس من غمست و پیش غم است ز بر من نمست و زیر نم است
2 این دل بسته خسته درد است وین تن خسته بسته الم است
1 ز غزو باز خرامید شاد و برخوردار علاء دولت مسعود شاه شیر شکار
2 خدای ناصر و نصرت رفیق و بخت قرین ظفر دلیل و زمانه مطیع و دولت یار
1 دیده گر در فراق خون بارد حق او هم تمام نگزارد
2 با غمش هیچ بر نیارم دم گر جهان بر سرم فرود آرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به