1 دیدم شب و روز رنج و بیداریها تا در تو رسیدهام به دشواریها
2 ای ذات پسندیده تو حق عزیز مپسند مرا بدین چنین خواریها
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 حذرای عاقلان غافل وار حذر ای جاهلان غفلت کار
2 زین گذرگاه دیو نفس شکر زین بیابان غول روح شکار
1 به جان تو که به جان رهی نگاه مکن به حال خود نگر و حال من تباه مکن
2 اگر چه حسن تو ما را پناه جان و دل است مبین در آئینه و حسن را پناه مکن
1 بسوختیم و ز ما هیچ بر نیامد دود به درد عمر شد و ناله مان کسی نشنود
2 نفس برید و دل از مهر همنفس نبرید غنود بخت و دمی یار در برم نغنود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به