- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به دیدهٔ دریغ خاک درت همه سوگند من به جان و سرت
2 گوش را منتست بر همه تن از پی آن حدیث چون شکرت
3 اشک چون سیم و رخ چو زر کردم از برای نثار رهگذرت
4 مایهٔ کیمیاست خاک درت کی درآید به چشم سیم و زرت
5 دل بیرحم تو رحیم شود گر ز حال دلم شود خبرت