1 سحر در خواب دیدم با دل زار که سر بنهاده ام در دامن یار
2 نبودم راضی از این خواب فایز که تا محشر شوم والله بیدار
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 من از چشم تو می ترسم که مست است که هم مست است و هم خنجر به دست است
2 بت فایز به ایمای دو ابروش چرا باراست بازان کج نشسته است؟
1 نگارا شربت از لبهات بفرست گلاب از گوشه چشمات بفرست
2 برای توتیای چشم فایز کف دستی زخاک پات بفرست
1 نه قامت، تازه سرو جویبار است نه نرگس، چشم آهوی تتار است
2 حدیث سلسبیل و حور فایز بیان صحبت لبهای یار است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **