سعیدا

سعیدا

سعیدا
سعیدا

یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم از سعیدا غزل 464

غزل 464 ام از 764 غزلیات

یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم

1 یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم آنچه در چاه زنخدان تو دیدم گفتم

2 کفر را باعث جمعیت ایمان در خواب چون خم زلف پریشان تو دیدم گفتم

3 با صبا عزم سفر تا سر کویش دارم هر که از خانه به دوشان تو دیدم گفتم

4 نیست لایق که نشینی تو به چشم همه خلق آنچه در مرتبه [و] شأن تو دیدم گفتم

5 نسبتی نیست شکر را به لب شیرینش [طوطیی] در شکرستان تو دیدم گفتم

6 از کمند تو رها یافته در عالم نیست آسمان را ز اسیران تو دیدم گفتم

7 دل خون بستهٔ من نیشتری می خواهد از دل خویش به مژگان تو دیدم گفتم

8 در کتاب دل صدپاره سعیدا امروز غزل لایق دیوان تو دیدم گفتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم

شاعر شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم چه کسی است ؟

شاعر شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم سعیدا می باشد.

شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم چیست ؟

قالب شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم غزل است

مضمون اصلی شعر یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر