-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من شبی در خواب عکس روی او گر دیدمی زیر نعلین تو چون خاک رهت گردیدمی
2 گر مرا بودی مجال خاک بوس حضرتت صد هزاران دردت از سر تا قدم برچیدمی
3 ور صبا از کوی تو بویی نیاوردی برم کی چو غنچه من ز شادی صبحدم خندیدمی
4 گر نه بوی یوسف مصرم وزیدی گاه گاه همچو یعقوب از غمت صد پیرهن بدریدمی
5 سرو آزاد قد او جانم ار کردی قبول بنده وار از جان به گرد قامتت گردیدمی
6 ورنه سودایی شدی از زلف او دل چون قلم سرزنش از خلق عالم این همه نشنیدمی
7 ورنه بر امّید عفوش جان بدی امّیدوار ای جهان چون خرّمی، مهر از جهان ببریدمی
8 چون چنارم گر بدی دستی به سرو قامتت با وجود دست بالا پای تو بوسیدمی
9 کاج مویی بودمی از زلف تو تا روز و شب گرد ماه روشن روی تو درپیچیدمی