گفتمش زلف تو مأوایی از عمادالدین نسیمی غزل 29

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

گفتمش زلف تو مأوایی خوش است

1 گفتمش زلف تو مأوایی خوش است گفت خوبان را همه جایی خوش است

2 گفتمش همتا ندارد قامتت گفت چشمم نیز همتایی خوش است

3 گفتمش دور خوش است ایام عمر گفت آن با روی زیبایی خوش است

4 گفتمش در بند بالای توام گفت از این مگذر که بالایی خوش است

5 گفتمش سودای چشمت کرده ام گفت می بینی چه سودایی خوش است

6 گفتمش کار خوش است این کار عشق گفت با چون من دلارایی خوش است

7 گفتمش عشق رخت شد رای من گفت عاشق را همه رایی خوش است

8 گفتمش سرو چمن پیش تو کیست؟ گفت بی رفتار و بی پایی خوش است

9 گفتمش دارم تمنای تو، گفت ای نسیمی این تمنایی خوش است

عکس نوشته
کامنت
comment