گفتم که خطا کردی و تدبیر از سلمان ساوجی غزل 205

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود

1 گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود

2 گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود

3 گفتم که چرا مهر تو را ماه بگردید؟ گفتا که فلک بر من بد مهر به کین بود

4 گفتم که قرین بدت افکند بدین روز گفتا که مرا بخت بد خویش قرین بود

5 گفتم که بسی جام تعب خوردی ازین پیش گفتا که شفا در قدح باز پسین بود

6 گفتم که تو ای عمر مرا زود برفتی گفتا که فلانی چه کنم عمر همین بود؟

7 گفتم که نه وقت سفرت بود چو رفتی گفتا که مگر مصلحت وقت درین بود

عکس نوشته
کامنت
comment