جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

گفتم آن ترک جفا جو نکند از جهان ملک خاتون غزل 23

غزل 23 ام از 1809 غزلیات

گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا

1 گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا نکند با دل سرگشته ی ما غیر جفا

2 چون همه کار جهان، بنده به کامش خواهد از چه رو می نکند کام دل خسته روا

3 ما نهادیم سری در قدمت سرو روان راست گو از چه کشی ای دل و دین سر تو ز ما

4 بگذشتی و زدی آتش مهری به دلم آن نه بالاست که هست او به دل خسته بلا

5 پادشاهی به جهان از کرمت کم نشود گر کنی از سر لطفت نظری سوی گدا

6 گر تو را با من بیچاره ی مسکین جنگست چه کنم با تو که ما سر صلحست و صفا

7 نام مشک ختنی برد زبانم گویی بوی زلف تو شنیدم همه از باد صبا

8 دوش در ماه رخ او نظری می کردم چون بدیدم به مه ای دوست کجا تا به کجا

9 من به ظلمات شب هجر تو تا کی باشم بی رخ دوست نباشد به جهان نور و ضیا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا

شاعر شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا چه کسی است ؟

شاعر شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا جهان ملک خاتون می باشد.

شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا چیست ؟

قالب شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا غزل است

مضمون اصلی شعر گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.