-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 گفتم که لبم به بوسهای مهمان است گفتا که بهای بوسهٔ من جان است
2 عقل آمد و در پهلوی من زد انگشت یعنی که خموش، بیع … که ارزان است