- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است یاقوت و لعل نیست ندانم چه جوهر است
2 طوبی برابر قدت ار گوید اهل زهد گفتن بود گیاه به طوبی بر ابر است
3 ماییم در حریم خرابات و جام می محروم آنکه طالب فردوس و کوثر است
4 بنگر گدای میکده بر کف کهن سفال همچون شهی که در کف او ساغر زر است
5 ای میفروش خرقه چو شد رهن می کنون جام دگر بیار که نوبت به دفتر است
6 ای شیخ اگر بدیر فنا بگذری شبی جز شید و حیله هر چه تو خواهی میسر است
7 جامی چو دو کشی بودت عالم دگر از رنج عالم ای که ضمیرت مکدر است
8 مرغی که هست طایر بستان لامکان کی قبض و بسطش از اثر چرخ و اختر است
9 از خود گذشت فانی و عشق بتی گزید زان رو که بتپرست نکوتر ز خودپرست