گفتم چو بسته از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 249

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

گفتم چو بسته ام کمر بندگیّ تو

1 گفتم چو بسته ام کمر بندگیّ تو بهر میان خویش ز جوزا کمر خرم

2 در خاطرم نبود که بر خوان دولتت آب آنگهی خورم که به خون جگر خرم

3 لایق شناسی از کرم خود که بردرت من جان برایگان دهم و نان به زر خرم

عکس نوشته
کامنت
comment