گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم از امامی هروی غزل 14

امامی هروی

آثار امامی هروی

امامی هروی

گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم

1 گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم گفتا رقم دلشدگان بر تو کشیدم

2 گفتم خبرت هست که خون می شودم دل گفتا ز می خون دلت نیز شنیدم

3 گفتم که دل از عشق تو بی صبر و قراراست گفتا که من این بنده بدین عیب خریدم

4 گفتم بدهم کام دل ارنه بدهم جان گفتا چو تو بسیار درین واقعه دیدم

5 گفتم که بفریاد من بی دل و دین رس گفتا نه بفریاد دل و دینت رسیدم

6 گفتم بعنایت به امامی نگر اخر گفتا که امامی به امامی نگزیدم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر