- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتم ایدوست شدم عاشق آن روی چو ماه گفت لاحول و لا قوه الا بالله
2 بار دیگر سخن عشق چه آغاز کنی بس که افتاد حدیث من و تو در افواه
3 دلم از عشق تو دیوانه و شیداست از آنک بند کردیش بزنجیر سر زلف سیاه
4 گر کنم دعوی عشقت صنما هست مرا بر دلم چشم گهر بار برینحال گواه
5 آفتاب رخ زیبات مبنیاد زوال که دل از سایه او ذره صفت ساخت پناه
6 تا دلم ز آن رخ گلگون غم چون کوه کشید رنگ رخسار و تن زرد و نزارست چو کاه
7 در رخ آینه سیمای تو ایصورت جان هست پیدا چو بسوی تو کند دیده نگاه
8 بجفا ابن یمین را ز در خویش مران که گدا را ز در خویش نمیراند شاه