گفتم که هوای او برون شد ز سرم از جامی رباعی 145

گفتم که هوای او برون شد ز سرم

1 گفتم که هوای او برون شد ز سرم از خاک درش درد سر خود ببرم

2 لیکن چو به حال خویش درمی نگرم صد بار گرفتارتر از پیشترم

عکس نوشته
کامنت
comment