حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

ای که جانم به فدایِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 261

غزل 261 ام از 1607 غزلیات

ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست

1 ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست کاش صد جان دگر داشتمی در خور دوست

2 روزها می­گذرد تا خبرش نشنیدم چون کنم، با که بگویم که فرستم برِ دوست

3 دشمن اربا من ازین روی ترش خواهد داشت بس که من بوسه شیرین خورم از شکّرِ دوست

4 گر همه خلقِ جهان دشمنِ عاشق باشند هیچ غم نبود اگر دوست بود یاور دوست

5 ساقیا باده به یارانِ دگر ده نه به من که مرا باده نباید مگر از ساغرِ دوست

6 یاسمن مشکن و گل پیش میاور که مرا سرِ جان نیست درین باغ به جان و سرِ دوست

7 مطربا چنگ مسازید و مگویید غزل که سر زهره ندارم به رخِ ازهرِ دوست

8 هرکه را حادثه­یی افتد اگر واقعه­یی مرجعی دارد و بی چاره نزاری درِ دوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست

شاعر شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست چیست ؟

قالب شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست غزل است

مضمون اصلی شعر ای که جانم به فدایِ قد خوش منظرِ دوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر