-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد فاش ز گلبرگ لبت راز نهانم من غیر نی ای نیستم، از توست فغانم
2 جز پرتو رخسار تو ای جان جهان نیست در پردهٔ پنهانم و در عین عیانم
3 گاهی به حرم می کشیم گه به خرابات ای تار سر زلف تو، درگردن جانم
4 جز روی تو منظور ندارم، همه بینم چون غیر تو موجود ندانم، همه دانم
5 گر دوزخ حرمان بودم جای وگر خلد در راه تو باشد دل و جان نگرانم
6 کارم همه شب آه و فغان بر سر کوی است شاید که شبی گوش کنی آه و فغانم
7 درمیکده عشق حزین نقش دویی نیست خود بادهٔ سر جوشم و خود پیر مغانم