توبه کردم که نخوانم دگرت از همام تبریزی غزل 186

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

توبه کردم که نخوانم دگرت ماه و پری

1 توبه کردم که نخوانم دگرت ماه و پری هر چه دیدیم و شنیدیم از آن خوبتری

2 تا ببینیم نظیرت به جهان گردیدیم نیکوان را همه دیدیم تو چیزی دگری

3 عارفان روی تو جویند نه گل‌های بهشت عقلشان می‌کند اقرار به صاحب‌نظری

4 می‌روی دیده مردم نگران از چپ و راست همه در حسرت خاکی که بر او می‌گذری

5 التفاتی نکند سوی کسی چشم خوشت هر یکی را هوس آن که کجا می‌نگری

6 هوس آن بود که حسنت همگی در یابم باز دیدم نه به اندازه نور بصری

7 می‌دهد زلف تو را باد صبا تشویشی مگر ای باد تو از غیرت ما بی‌خبری

8 مگذر بر سر زلفش که گرفتار شوی جان ازین دامِ به هم برشده بیرون نبری

9 عاشقی را که بود غیرت صحبت چو همام راز معشوق نگوید به نسیم سحری

عکس نوشته
کامنت
comment