خویش را با یاد از حکیم نزاری قهستانی غزل 896

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

خویش را با یاد جانان می دهم

1 خویش را با یاد جانان می دهم هر نفس بر یاد او جان می دهم

2 می کنم ساغر تهی از شرب و باز پر زخون دیده تاوان می دهم

3 گر چه از وصلش ندارم بهره ای حالیا انصاف هجران می دهم

4 ور چه زلفش بر ضلالت می رود من بدو اقرار ایمان می دهم

5 تا مگر یابم ز دل یک دم خلاص شربت بی هوشیش زان می دهم

6 دیده و دل دشمن جان من اند جان به درد از دست ایشان می دهم

7 از برای جمع راتر تحفه ای هر دم از طبع پریشان می دهم

8 می کشم مسکین نزاری را به فکر تشنگان را آب حیوان می دهم

عکس نوشته
کامنت
comment