حسرت جلوهٔ آن از اقبال لاهوری پیام مشرق 231

اقبال لاهوری

آثار اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم

1 حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم دست بر سینه نظر بر لب بامی دارم

2 حسن می گفت که شامی نپذیرد سحرم عشق می گفت تب و تاب دوامی دارم

3 نه به امروز اسیرم نه به فردا نه به دوش نه نشیبی نه فرازی نه مقامی دارم

4 بادهٔ رازم و پیمانه گساری جویم در خرابات مغان گردش جامی دارم

5 بی نیازانه ز شوریده نوایم مگذر مرغ لاهوتم و از دوست پیامی دارم

6 پرده برگیرم و در پرده سخن میگویم تیغ خونریزم و خود را به نیامی دارم

عکس نوشته
کامنت
comment