- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آرزوی دل خونین جگرانت خوانم مردم دیده صاحبنظرانت خوانم
2 چون قبا چست کنی طرف کله برشکنی پادشاه همه شیرین پسرانت خوانم
3 نیست حد چو منی بردن نام چو تویی بهر روپوش به نام دگرانت خوانم
4 تا نمودی به ته پیرهن اندام چو سیم نازنین تر ز همه سیمبرانت خوانم
5 تا نبینی رخش ای شیخ عیان گر چه شوی پای تا سر خبر از بی خبرانت خوانم
6 همچو عمر از من دلداده روان می گذری جای آن هست که عمر گذرانت خوانم
7 جامی از هر چه نه دیدار بتان دیده بپوش تا درین انجمن از دیده ورانت خوانم