-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوش رسیدم به گوش از لب جانان خطاب ای دل اگر عاشقی دیده پوشان ز خواب
2 پیش خیالت که هیچ دور مباد از نظر خواب چه باشد که نیست چشم جهان بین به خواب
3 بسکه لطیف است آن عارض نازک به رو چونکه نظر می کنی می چکد از دیده آب
4 تا به صدارت نشست عشق تو در سینه ام شد هوس آباد دل از ستم او خراب
5 را در حق ما ای رقیب هرچه تو خواهی بگوی نیست به همچون نونی به ز خموشی جواب
6 بی تو نباشد ثبات هستی ما را بلی ره نگردد بدید تا نبود آفتاب
7 حاصل تقوی و زهد در سر رندی کمال کردی و سر بر نکرد همچو حباب از سراب