-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در قفس خود را بیاد آشیان انداختم ناله سر کردم که آتش در جهان انداختم
2 با کمال ناامیدی، حرف وصل یار را آنقدر گفتم، که خود را در گمان انداختم
3 مطرب از فرهاد و مجنون، حرف عشقی میزند من هم از خود داستانی در میان انداختم
4 ترک مطلب تا نکردم، ناله تأثیری نکرد چشم پوشیدم، خدنگی بر نشان انداختم
5 وای بر حال ملایک امشب آذر کز غمش ناوک آهی بسوی آسمان انداختم!