-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشسته برون ز عالم امکان شدم نشسته نشسته
2 ز بار کلفت و غم همچو پای خواب آلود نهان به گوشهٔ دامان شدم نشسته نشسته
3 ز بسکه تشنهٔ لعل لب بتان گشتم اسیر چاه زنخدان شدم نشسته نشسته
4 در آستانهٔ مهر و وفای یکرنگی غبار خاطر یاران شدم نشسته نشسته
5 دلیل دیده و دل گشته ام در آن خم زلف چراغ شام غریبان شدم نشسته نشسته
6 ز بس گداخت مرا روزگار همچو هلال ز چشم حادثه پنهان شدم نشسته نشسته
7 به پوست تخت قناعت ز دیو نفس خلاص به زور صبر، سلیمان شدم نشسته نشسته
8 در انتظار جمال تو بر سر کویت رفیق نام گدایان شدم نشسته نشسته
9 اثر نبود سعیدا ز من به روی زمین چو گرد و خاک نمایان شدم نشسته نشسته