1 یارم نشد آن بت پریوش هرگز زو شاد نگشت این دل غمکش هرگز
2 بی او ز دمم کم آمد آتش هرگز یعنی نزدم باو دم خوش هرگز
1 قدم به کلبهام از لطف بیکرانهٔ توست که بنده بنده تو بود و خانه خانهٔ توست
2 شب به کوی وی ای دل چهها فتاده که روز به شهر و کوه و دمن خلق بر فسانهٔ توست
1 ای به گلستان هزار نرگس شهلا در گل گلزار عارضت به تماشا
2 لاله و گل از تجلی تو بخوبی قمری و بلبل ز شوق تو به علالا
1 آن کاکل مشکین که به رخ گشت حجابت آهست مرا کار پی رفع نقابت
2 گنجی است ترا حسن کزو دهر شد آباد لیکن دل دیوانه من گشت خرابت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به