1 دلم از هجر تو شد دجله خون بشد آن دجله هم از دیده بیرون
2 قد رعنای فایز چون الف بود بشد از هجر رویت همچنان نون
1 نه از دل می رود بیرون خیالت نه از یادم رود یک دم وصالت
2 معاذالله رود از یاد فایز رخ و زلف و لب و دندان و خالت
1 تو بر من بگذری چون برق رخشان منت چون رعد اندر پی خروشان
2 ز باران سرشک چشم فایز بروید لاله چون فصل بهاران
1 برو قاصد که در رفتن ثوابست به تعجیلی برو حالم خرابست
2 به تعجیلی برو در پیش دلبر بگو فایز دمادم در عذابست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به