1 از دست غمت به جان رسیدست دلم صد جامه جان ز غم دریدست دلم
2 بس خار ز غم خورده و یک روز گلی از گلبن وصل تو نچیدست دلم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بر مثال نامه بر خود چند پیچانی مرا چون قلم تا کی به فرق سر بگردانی مرا
2 چند بفریبی به تقریر و به تحریرم دگر این چنین نادان نیم آخر تو می دانی مرا
1 آمد نسیم و بوی تو آورد سوی من بادا فدای جان نسیم تو جان و تن
2 وه وه چه گویمت که چه خندان و شاد داشت ما را نسیم وصل اویس از سوی قرن
1 ای باد صبحدم چه خبر از نگار ما چونست حال آن صنم گلعذار ما
2 باشد عنایتش به سوی خستگان هجر یا دارد او فراغتی از روزگار ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به