-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم که چشم تو هر لحظه میزند تیرش ز پای صبر در افتاد، دست میگیرش
2 بسی بلاست که تدبیر آن توان کردن بلای غمزه تست آنکه نیست تدبیرش
3 کسی که زلف تو بیند بخواب در شب تار علی الصباع پریشانیست تعبیرش
4 دلم ز عشق تو دیوانه شد، اشارت کن به زلف خویش، که او در کشد به زنجیرش
5 روان برای تو شاهی فدا کند جان را اگر ز گوشه غمزه تو میزنی تیرش