دلم که چشم تو هر از امیر شاهی سبزواری غزل 108

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

دلم که چشم تو هر لحظه میزند تیرش

1 دلم که چشم تو هر لحظه میزند تیرش ز پای صبر در افتاد، دست میگیرش

2 بسی بلاست که تدبیر آن توان کردن بلای غمزه تست آنکه نیست تدبیرش

3 کسی که زلف تو بیند بخواب در شب تار علی الصباع پریشانیست تعبیرش

4 دلم ز عشق تو دیوانه شد، اشارت کن به زلف خویش، که او در کشد به زنجیرش

5 روان برای تو شاهی فدا کند جان را اگر ز گوشه غمزه تو میزنی تیرش

عکس نوشته
کامنت
comment