- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم به قبله ی اسلام مایل افتاده است صنم تراش من از کفر غافل افتاده است
2 مرا معامله در کوچه ایست با مرهم که صد مسیح به یک زخم بسمل افتاده است
3 به دیر می رود ای کعبه رو رهت ، فریاد که مست خوابی و آتش به محمل افتاده است
4 طواف کعبه مبادا که نا امید شوم مدد کنید که جمازه در گل افتاده است
5 من از فریب عمارت گدا شدم ور نه هزار گنج به ویرانه ی دل افتاده است
6 چگونه گریه بجوشد که چشم حیرانم به آفتاب قیامت مقابل افتاده است
7 ز بار درد سبک مایه دان شهیدان را که در محیط محبت به ساحل افتاده است
8 ز بحر جود کریمی که تشته در طلب است هزار پایه گداتر ز سایل افتاده است
9 به آستان محبت شهید شد عرفی برهمنی به در کعبه بسمل افتاده است