-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 دلم که شاهد امّید، در کنار ندید جبین صبح شب تار انتظار ندید
2 در آفتاب قیامت به سر چگونه برد کسی که سایهٔ آن سرو پایدار ندید؟
3 دلم که بوی گلش بر دماغ بود گران چه فتنه ها که در آن زلف تابدار ندید
4 شمرده زد نفس خو هرکه در عالم چو صبح، آینهٔ خاطرش غبار ندید
5 حزین ، به بلبل آواره زآشیان رحم است که در خزان ز چمن رفت و نوبهار ندید