ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر مرو از جامی غزل 796

ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر مرو

1 ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر مرو مرهم سینه چون تویی مردم دیده هم تو شو

2 خرمن صبر شد به باد از غم عمر کاه تو لیک بود هزار ازین بر چو تویی به نیم جو

3 من که و فکر عافیت خاصه که شد به عشق تو دل به کمند غم زبون جان به کف بلا گرو

4 چند به هرزه صوفیا گوش به بانگ نی نهی حالت و وجد بایدت ناله زار من شنو

5 غاشیه تو چون کشم چشم پر اشک کرده پا پای من آبله همه بارگی تو تیزرو

6 تخم شکیب کشته ام وه که خیال ابرویت سبز نگشته کشت من داس کشد پی درو

7 جامی خسته را که شد کشته تیغ غمزه ات لعل حیات بخش تو داد به خنده جان تو

عکس نوشته
کامنت
comment