- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به صبا پیام دادم که ز روی مهربانی سحری به کوی آن بت گذری کن ار توانی
2 چو رسی به آستانش ز ادب زمین ببوسی ز من ای صبا پیامی بدهی بدو نهانی
3 سر زلف مشکبارش به ادب مگر گشایی ز نسیم زلف بویی به مشام ما رسانی
4 گر با خردی و زنده جانی بر کن دل از این جهان فانی
5 آب رخ دین خود چه ریزی از آتش شهوت جوانی
6 آتش در زن به هر دو عالم خود را مگر از خودی رهانی
7 گر باز رهی زهستی خود خود را به خدای خود رسانی