با دو چشمت عشق بازی از جهان ملک خاتون غزل 1058

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

با دو چشمت عشق بازی می کنم

1 با دو چشمت عشق بازی می کنم با دو زلفت سرفرازی می کنم

2 گفته بودم ترک جانبازی کنم چون توانم کرد بازی می کنم

3 روز و شب در بوته ی هجران تو ز آتش دل جان گدازی می کنم

4 در خم محراب ابرویت ز چشم خرقه ی دل را نمازی می کنم

5 هندوی زلف تو گشتم دلبرا گفت آری ترکتازی می کنم

6 در غم عشق تو هر شب تا سحر درد دل را چاره سازی می کنم

7 زاهدا آخر چرا منعم کنی نیست کفری عشق بازی می کنم

عکس نوشته
کامنت
comment