دوست می دارد دلم جور و جفای از کمال خجندی غزل 33

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

دوست می دارد دلم جور و جفای دوست را

1 دوست می دارد دلم جور و جفای دوست را دوست تر از جان و سر درد و بلای دوست را

2 زحمت خود با طبیب مدعی خواهم نمود تا بسازد چاره درد بی دوای دوست را

3 چون مراد دوست جان افشاندن است از دوستان زودتر دریاب جان من رضای دوست را

4 در هوای او تواند داد عاشق سر به یاد لیک نتواند نهاد از سر هوای دوست را

5 گر بدل کردی بصد فردوس خاک کوی دوست رایگان از دست دادی خاک پای دوست را

6 دستبوس دوست می خواهی بشو دست از دو کون دست آلوده نشاید مرحبای دوست را

7 دوستی های عالم بروب از دل کمال پاک باید داشتن خلوت سرای دوست را

عکس نوشته
کامنت
comment