- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خرم آن عاشق که آشوب دل و دینش تویی کار فرمایش محبت، مصلحت بینش تویی
2 شورش عشاق در عهد لب شیرین لبت ای خوشا عهدی که شورش عشق و شیرینش تویی
3 عاشق روی تو مینازد به خیل عاشقان پادشاهی میکند صیدی که صیادش تویی
4 مستی عشق تو را هشیاری از دنبال هست بر نمیخیزد ز خواب آن سر که بالینش تویی
5 گاو جولان مینیاید بر زمین از سرکشی پای آن توسن که اندر خانهٔ زینش تویی
6 میبرم رشک نظربازی که از بخت بلند در میان سرو قدان سرو سیمینش تویی
7 گر ببارد اشک گلگون دیدهٔ من دور نیست کاین گل رنگین دهد باغی که گلچینش تویی
8 بوستان حسن را یارب خزان هرگز مباد تا بهار سنبل ریحان و نسرینش تویی
9 زندگی بهر فروغی در محبت مشکل است تا به جرم مهربانی بر سر کینش تویی