- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم عاشق و بیدل و مبتلا ز عشق تو افتاده در صد بلا
2 کشیده ست خوان بلا عشق تو زند عالمی را به آن خوان صلا
3 ز ورد تلاوت مرا بازداشت سرود غمت در خلا و ملا
4 کی آید تلاوت ز دستم چو من زدم دست در تن تلا لاتلا
5 فروغ رخت از پس صد حجاب دهد دیده را نور و دل را جلا
6 چو راندی چنین آخرم کاشکی نمی خواندیم سوی خویش اولا
7 رسانید جامی غم دل به عرض فان شئت فاسمع و الا فلا