-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 به دیدار تو مشتاقم به غایت ندارد آرزومندی نهایت
2 اگر خواهی توانی تافت بر ما عنانی از سر لطف و عنایت
3 بیا بنشین دمی با ما چنان کن که شوری بر نخیزد زین حکایت
4 شنیده ستی که در افواه باشد گِل نم دیده را آبی کفایت
5 برآوردی دمار از من فراقت خیالت گر نمی کردی حمایت
6 شبی تا روز می خواهم که با تو کنم هر گونه از هجران شکایت
7 نکردی جانب مسکین نزاری به اندک مایه بیش و کم رعایت
8 مکن شوخی که چندین بی وفایی به بد نامی کند آخر سرایت