فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

من که مشتاقم به جان برگشته از فروغی بسطامی غزل 11

غزل 11 ام از 549 غزلیات

من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را

1 من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را کی توانم برکشید از سینه پیکان تو را

2 گر بدینسان نرگس مست تو ساغر می‌دهد هوشیاری مشکل است البته مستان تو را

3 وعده فردای زاهد قسمت امروز نیست بهر حور از دست نتوان داد دامان تو را

4 جز سر زلف پریشانت نمی‌بینم کسی کاو به خاطر آورد خاطر پریشان تو را

5 ای دریغ از تیغ ابرویت که خون غیر ریخت سالها بیهوده رفتم خاک میدان تو را

6 هرگز از جیب فلک سر بر نیارد آفتاب صبح‌دم بیند اگر چاک گریبان تو را

7 دامن آفاق را پر عنبر سارا کنند گر بر افشانند زلف عنبر افشان تو را

8 چشم گریان مرا از گریه نتوان منع کرد تا به کام دل نبوسم لعل خندان تو را

9 آه سوزان را فروغی اندکی آهسته تر ترسم آسیبی رسد شمع شبستان تو را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را

شاعر شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را چه کسی است ؟

شاعر شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را فروغی بسطامی می باشد.

شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را چیست ؟

قالب شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را غزل است

مضمون اصلی شعر من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر