- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگاه میکنم از هر چه آفرید خدای مرا سه چیز خوش آمد درین بهشت سرای
2 یکی سماع و دوم باده و سیم شاهد که اختیار همین هر سه کرد عالی رای
3 نه هم چو زمزمهی مطرب است شوقانگیز اگرچه سحر کند عندلیبِ زهرهسرای
4 نه همچو آبِ رزان مونس است و غمپرداز اگرچه آب روان نیز هست جانافزای
5 نه چون زمرّد سبزست بر عذارِ چو سیم اگرچه سبزه بود دلفریب و طبع گشای
6 چو زلفِ یار نباشد بهار، عنبر بوی چو رویِ دوست نباشد فلک جهانآرای
7 که را تفرّج باغ است و بوستان رغبت که من ز دوست ندارم به خویشتن پروای
8 برو چو نای مپیمای باد بر سر خاک به پای چنگ به پیمانه باده میپیمای
9 چرا چو آب برآرد ز روی آینه زنگ ز سینه آب عنب صیقلیست زنگزدای
10 جهان بخورد نزاری به نیم کاسه سفال به جام خویش بیا گو جم و جهان بنمای