- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زدم از کتم عدم خیمه بصحرای وجود وز جمادی به نباتی سفری کردم و رفت
2 بعد ازینم کشش طبع بحیوانی بود چون رسیدم بوی از وی گذری کردم و رفت
3 با ملایک پس از آن صومعه قدسی را گرد برگشتم و نیکو نظری کردم و رفت
4 بعد از آن در صدف سینه ایشان بصفا فطرت هستی خود را گهری کردم و رفت
5 بعد از آن ره سوی او بردم و چون ابن یمین در امان گشتم و ترک دگری کردم و رفت