امشبم کشت غمت، عشرت فردای از عرفی شیرازی غزل 385

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

امشبم کشت غمت، عشرت فردای تو خوش

1 امشبم کشت غمت، عشرت فردای تو خوش کار خود کرد به من غمِ دل، غم های تو خوش

2 گر چنین غمزه کند کاوش دل، ممکن نیست که شود خاطرم از شغل تماشای تو خوش

3 فرصتم نیست که در پای تو جان افشانم بس که می آیدم از دیدن بالای تو خوش

4 دیدم از زلفِ شکن در شکن و چین در چین همه جا خاص تو ای دل، بنشین، جای تو خوش

5 مصر گلشن ز تو ای یوسف کنعان خوش بوست شب یعقوب تو خوش، روز زلیخای تو خوش

6 سحر و معجز صفت چند عطا کردهٔ توست هم دل سامری و هم دل زیبای تو خوش

7 دل عرفی خبر از ناخوشیش نیست که نیست پایدار تو خوش و پای تمنای تو خوش

عکس نوشته
کامنت
comment