- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به دست و پای کوبان از حرم بگریختم وین سیه قندیل را از خاک دیر آویختم
2 توتیای دیدهٔ توفیق، یعنی خاک دیر بر سر دل تهنیت گویان به مژگان می بیختم
3 راهب دیر و صنم مست سماع ماتمند تا به شیون نغمهٔ ناقوس را آویختم
4 گوهری کز وی بیابد دیدهٔ معنی صفا در جهان پیدا نشد، هر چند خاکش بیختم
5 مایهٔ دیریم، عرفی، عشوه ای در کعبه هم مدتی پارنج ها از پرده می انگیختم