جامی

جامی

جامی
جامی

شنیدم که فرزانه مردی حکیم از جامی هفت اورنگ 55

هفت اورنگ 55 ام از 3391 خردنامه اسکندری

شنیدم که فرزانه مردی حکیم

1 شنیدم که فرزانه مردی حکیم به زن داد روزی یکی کیسه سیم

2 پس از چند روزش بپرسد حال وز آن کیسه سیم کردش سؤال

3 بگفتا به دست من آن کیسه سیم چو آمد چو زر کردم آن را دو نیم

4 یکی صرف کردم به هر سینه ریش یکی کردمش صرفه از بهر خویش

5 حکیم آن حکایت چو از وی شنفت بگفت ای نه دانا به راز نهفت

6 بود بهره ات آن که کردی نثار نه آن کش ز گنجینه کردی حصار

7 به گنجینه نقدی که مخزون بود که داند که انجام آن چون بود

8 نیارد برون کس ازین سر سری که آن بهره توست یا دیگری

9 بیا ساقیا باده در جام کن به رندان لب تشنه انعام کن

10 به هر کس که یک جرعه خواهی فشاند نخواهد جز آن از جهان با تو ماند

11 بیا مطربا پرده ای ساز لیک به هنجار نیکو و گفتار نیک

12 به گیتی مزن جز به نیکی نفس که اینست آیین نیکان و بس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم

شاعر شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم چه کسی است ؟

شاعر شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم جامی می باشد.

شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم چیست ؟

قالب شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر شنیدم که فرزانه مردی حکیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.