عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

دی شنیدم کز سمند افتاد آن از عرفی شیرازی قطعه 6

قطعه 6 ام از 981 قطعات

دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش

1 دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش خاک بودن توتیای چشم کیوان بودن است

2 آسمانش درخیال فرش مجلس گشتن است آفتابش در هوای گردد امان بودن است

3 چون شنیدم این خبر پژمرده گشتم عقل گفت بیخبر زین واقعه جای پریشان بودن است

4 اونه شخص دولت آمد در ره نظم جهان نی ثبات دولت از افتادن و خیزان بودن است

5 شاد گشتم از بیانش گفتم الحق درجهان بیتو بودن بیوجود فصل حیوان بودن است

6 سایه صاحب بفرقت بادکاندر ظل او جا گرفتن در پناه ظل یزدان بودن است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش

شاعر شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش چه کسی است ؟

شاعر شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش عرفی شیرازی می باشد.

شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش چیست ؟

قالب شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش قطعه است

مضمون اصلی شعر دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ است.
بنر