-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید نغمه ای از بادهنوشی تو به گوشم که چون خم می و چو ننای نی به جوش و خروشم
2 کجاست نرمی و کیفیتی و نشئه عشقی که مینخورده از آنجا برون برند به دوشم
3 ز خامکاری تدبیر خود فتاده به خنده خرد چو دید که آورد آتش تو بجوشم
4 قیاس حیرتم ای قبله مراد ازین کن که با هزار زبان در مقابل تو خموشم
5 قسم به نرگس مردم فریب عشوه فروشت که آن چه از تو خریدم به عالمی نفروشم
6 تو بدگمان به من و من برین که راز تو بدخو بهر لباس که بتوانم به قدر وسع بکوشم
7 رسیدصاف به درد و به جاست بانگ دهاده به این گمان که درین بزم من هنوز بهوشم
8 عجب که ساقی این بزم محتشم به در آرد به باده تا به ابد ازخمار مستی دوشم