- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه عمر از تو به من بوی وفائی نرسید دل رنجور ز وصلت بشفائی نرسید
2 این همه خون بناحق که در ایام تو رفت هیچکس را به تو چون و چرائی نرسید
3 غم هجران توام جان به لب آورد و هنوز لب امید ببوسیدن پائی نرسید
4 بر درت زآن همه فریاد که کردیم و خروش سگ کوی تو بفریاد گدانی نرسید
5 هر کسی بافت بخوان کرمت دسترسی دست کوتاه من الأ به دعای نرسید
6 غایت لطف همین است و کرم کز تو مرا ساعتی نیست که تشریف بلائی نرسید
7 سالها در راه مقصود بسر رفت کمال سالها بین که بر رفت و بجائی نرسید