جامی

جامی

جامی
جامی

از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها از جامی غزل 16

غزل 16 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها

1 از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها هر دم شکفته بر رخم زان خارها گلزارها

2 از بس فغان و شیونم چنگی ست خم گشته تنم اشک آمده تا دامنم از هر مژه چون تارها

3 ره جانب بستان فکن کز شوق تو گل در چمن صد چاک کرده پیرهن شسته به خون رخسارها

4 تا سوی باغ آری گذر سرو و صنوبر را نگر عمری پی نظاره سر بر کرده از دیوارها

5 زاهد به مسجد برده پی حاجی بیابان کرده طی آنجا که کار نقل و می بیکاری است این کارها

6 هر دم فروشم جان تو را بوسه ستانم در بها دیوانه ام، باشد مرا با خود بسی بازارها

7 تو داده بار هر خسی من مرده از غیرت بسی یک بار میرد هر کسی بیچاره جامی بارها

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها

شاعر شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها چه کسی است ؟

شاعر شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها جامی می باشد.

شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها چیست ؟

قالب شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها غزل است

مضمون اصلی شعر از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.