- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشقت اندر میان جان دارم جان ز بهر تو بر میان دارم
2 تا مرا بر سر جهان داری به سرت گر سر جهان دارم
3 گویی از دست هجر جان نبری غافلم گرنه این گمان دارم
4 بر سرم هرچه عشق بنوشتست یک به یک بر سر زبان دارم
5 از اثرهای طالع عشقت چون قضاهای آسمان دارم
6 بیش پای از قفای هجر منه من بیچاره نیز جان دارم
7 جانم اندر بهار وصل بخر گرچه بر هجر دل زیان دارم
8 گویی از جان کسی حدیث کند چه کنم در کیایی آن دارم
9 بر تو احوال انوری پیداست به تکلف چرا نهان دارم