قاسم انوار

قاسم انوار

قاسم انوار
قاسم انوار

دیده ام تا بر رخ آن گل عذار از قاسم انوار غزل 84

غزل 84 ام از 829 غزلیات

دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است اشک سرخم بر رخ زرد آشکار افتاده است

2 هر کسی را اختیاری هست در عالم، مرا عشق او بر هر دو عالم اختیار افتاده است

3 مست و حیران و خرابم از کمال حسن یار تا دو چشم نرگسینش در خمار افتاده است

4 گفتمش: عمر عزیز، آخر خرابم از غمت ز آتش عشق توام جان در شرار افتاده است

5 از کمال کبریا محبوب سویم ننگریست گفت: ما را چون تو هر جا صد هزار افتاده است

6 گفتم : آخر جز پریشانی ندارم هیچ کار تا مرا با زلف مشکین تو کار افتاده است

7 گفت: قاسم، بر سر خاک مذلت پیش من چون تو بسیاری پریشان روزگار افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است

شاعر شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است قاسم انوار می باشد.

شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است چیست ؟

قالب شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.