1 ای دیده دلم از تو زیانها بر هیچ وی لعل تو دادهام زبانها بر هیچ
2 دلها همه بگشاده به فرمان تو گوش تو بسته کمر به قصد جانها بر هیچ
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
2 نگار من چو بعزم صبوح برخیزد زمانه چهره بمهر سپهر تاب دهد